تشکیلات اداری سلوکیان
تشکیلات ادارى سلوکیان
در دوران سلطه ى مقدونیان با این که مرکزیت امپراتورى از میان رفته و ایرانیان مغلوب یونیان شده بودند، ولى در بسیارى از شئون زندگى و روش معیشتى رویه خود را حفظ و آن را به فاتحین تحمیل نموده و حتى آنان را تابع راه و رسم خود نمودند.
گریشمن مى نویسد:
پس از فتح ایران ، از همان ابتدا یونانیان متوجه شدند که اداره ى چنین امپراتورى وسیع ، بدون استفاده از همکارى ایرانیان بسیار مشکل خواهد بود به همین دلیل ، بسیارى از سازمان هاى ادارى و شاهنشاهى ایران را به حال سابق خود گذاردند. عده زیادى از امرا و شاهزادگان ، و روساى ایرانى در مشاغل سابق باقى ماندند. خود اسکندر و فرماندهان وى شیوه ى زندگى و زرق و برق دستگاه حکومت هخامنشى را تقلید کردند گروه زیادى از ایرانیان از راه ازدواج با یونانیان پیوند فامیلى و خانوادگى استوار کردند.
گوتشمید مى نویسد:
سلوکیان از لحاظ ادارى به ساتراپ نشین هاى مختلف تقسیم مى شد و حکام منصوب از طرف شاه که استراتژ خوانده مى شدند در راس آن قرار داشتند، محققین هفتاد و دو ساتراپ نشین را در این دوران حدس مى زنند.
اگرچه این رقم اغراق آمیز است ولى بى شک در این دوره 25 تا 28 ساتراپ نشین وجود داشته است . ساتراپ نشین ها به آپارخى و آپارخى ها به هیپارخى تقسیم مى شدند و هیپارخى خود به بخش هاى کوچک ترى تقسیم مى گشته که به نام استانما خوانده مى شد. استانما در آغاز ایستگاه هاى پستى هخامنشى بوده که بعدها به صورت کوچک ترین واحد ادارى درآمده است . هر ساتراپ نشین پایگاهى داشت که مقر استراتژ و ادارات مرکزى بود، از قبیل خزانه و بایگانى شاهى که شعب هایى از آن در تمام شهرهاى ساتراپ نشین وجود داشت . در هر ساتراپ نشین قدرت نظامى و ادارى در دست استراتژ بود و امور مالى توسط مامورى که اکوتوم خوانده مى شد و مستقیما زیر نظر شاه بود اداره مى شد.(
اراضى کشور به دو دسته اراضى شاهى و اراضى شهرى تقسیم مى شد. اراضى شاهى بسیار وسیع بود و بیش تر زمین هاى کشاورزى جزو این اراضى محسوب مى شد. نیمى از اراضى کشاورزى شاهى را روستاییان کشت مى کردند، و ملزم بودند که مالیات اراضى نقدى و یا جنسى به پادشاه پرداخت نمایند.
در اراضى شاهى ، کلنى هاى نظامى مستقر مى شد. افراد این کلنى ها قطعات زمین یا سهمیه هاى ارضى که کلر خوانده مى شد دریافت مى داشتند و موظف بودند خدمت نظامى انجام دهند و از این نوع افراد، فالانژها که اساس ارتش سلوکى را تشکیل مى دادند به وجود مى آمد.
عایدات خانه را تنها درآمد سالیانه اراضى تشکیل نمى داد، بلکه انواع عوارض و مالیات هاى دیگر نیز تحت عنوان کلنى (مالیات هاى شاهى ) از مردم اخذ مى شد، که در سراسر کشور سلوکى یکنواخت بود از جمله این مالیات ها باج و مالیات بر معاملات بود. در نزد سلوکیان مالیات هاى دسته جمعى نیز متداول بود که به آن (فوروس ) مى گفتند. در زمان سلوکیان شهرسازى رونق فراوان داشت . شهرهاى سلوکى داراى سازمان پولیس بود یعنى مجمع ملى مرکب از افراد متساوى الحقوق جامعه ، و شوراى انتخابى شهر و دادرسان انتخابى مردم حق داشتند درباره مسایل اجتماعى شهر خود اظهارنظر کنند و در حل آن با دستگاه ادارى مشارکت نمایند.
خودمختارى پولیس هاى سلوکى کامل نبود و از حدود امور داخلى شهر تجاوز نمى کرد، بسیارى از شهرها علاوه بر مقامات انتخابى (اپیستات ) نیز داشتند که بنابر قاعده عمومى از اهل محل و اعیان شهرها تشکیل مى شد.
ایپستات ها ممکن بود انتخابى باشند ولى به هر حال نماینده قدرت پادشاه بودند، شهرهاى سلوکى تابع پادشاه بوده و ساتراپ ها مى توانستند در صورت بروز اختلاف مستقیما به پادشاه مراجعه کنند.
پادشاه سلوکى ، هیچ گاه فرمانى خطاب به شهرها صادر نمى کرد بلکه نامه یى به شهر مى نوشت ؛ خطاب به مردم شهر و دادرسان کل . این نامه باید از لحاظ تشریفاتى مورد تصویب مجلس شهر و دادرسان قرار گیرد غالبا نامه هاى پادشاه به مثابه اسناد مهم بر سنگى نقش مى شد و در میدان شهر اگورا نصب مى گردید.
به طور کلى گرچه دوران سلطه مقدونیان از نظر سیاسى به دلیل از بین رفتن استقلال ایران به ضرر این کشور بود ولى در مقابل ، یک سلسله ارزش هاى نوین اقتصادى و اجتماعى که ناشى از تمدن دریایى و بازرگانى یونانى بود به نظام جامعه ایرانى وارد گردید اما همگام با ضعیف شدن قدرت مرکزى سلوکیان و نیرو گرفتن اقوام محلى در شرق ایران جامعه ى ایرانى تدریجا از روش بازرگانى و دریایى و تمدن یونانى دورى گرفت ..
ادامه مطلب